- دردسر رسانیدن (بَ تَ دَ دَ)
تصدیع دادن. زحمت دادن. ایجاد کردن مزاحمت. به زحمت انداختن. تصدیع. (دهار) (منتهی الارب). صدع:
پایت را دردسری می رسان
ره نتوان رفت به پای کسان.
نظامی
پایت را دردسری می رسان
ره نتوان رفت به پای کسان.
نظامی
